بخش نظرات
بازدید کنندگان گرامی تقاضا دارم نظرات خود را در باره ی وبلاگ خوانده شده در زیر این بخش بنویسید??
ادامه مطلب
بازدید کنندگان گرامی تقاضا دارم نظرات خود را در باره ی وبلاگ خوانده شده در زیر این بخش بنویسید??
یک مدرسه مناسب، در نخستین مرحله می باید ظاهری زیبا داشته باشد تا بتواند توجه دانش اموزان را به خود جلب کند. داشتن حیاط بزرگ، باغچه، وسایل بازی و هرگونه استفاده از رنگ و وسایل تزیینی در کلاس ها، سالن و حیاط مدرسه، باعث می شود دانش اموزان محیطی که واردش می شوند را دوست داشته باشند و سریعتر با آن انس بگیرند.
محیط مدرسه می بایست از جنبه های مختلف امنیت را برای فرزندتان فراهم کند. استفاده از کفپوش های مناسب، نرده و حفاظ برای پله ها، سیستم تهویه و نور کافی کلاس ها و همچنین مقاومت در برابر بلایای طبیعی و انسانی مثل زلزله یا آتش سوزی، ویژگی هایی هستند که باید به خوبی آنها را درنظر داشته باشید. علاوه بر این مسائل، به موقعیت جغرافیایی مدرسه نیز توجه داشته باشید. مدرسه باید در یک محله مناسب باشد و فضای مشخصی برای رفت و آمد دانش آموزان داشته باشد.
کادر مدرسه و به ویژه معلمین باید افرادی باشند که بتوانند با فرزند شما ارتباط مناسبی برقرار کرده و لحظات خوشی را برایش ایجاد کنند. معلم، معاون و مدیر مدرسه باید در رشته های روانشاسی یا علوم تربیتی تخصص داشته باشند تا بتوانند نیازهای روحی و آموزشی فرزند شما را به خوبی تشخیص داده و برای آنها برنامه ریزی کنند. معلمانی که دانش کافی را برای کار با یک دانش اموز نداشته باشند، در برخورد با چالش هایی مثل دیرآموز بودن کودک، نمی توانند رفتار مناسبی نشان دهند و ممکن است مشکلات بسیاری را ایجاد کنند.
مدارسی که از مشاورین تحصیلی مناسب استفاده می کنند و مشاورینشان برنامه مشخصی دارند، نسبت به سایر مدارس بهتر عمل می کنند. بهتر است پیش از ثبت نام با مشاور مدرسه صحبت کنید و برنامه های او را برای آموزش های جمعی و مشاوره های فردی بررسی کنید. مدرسه ای که از اهمیت مشاور آگاه باشد، برنامه های مناسبی را برای آموزش والدین، معلمان و دانش آموزان توسط مشاور، در نظر گرفته است.
نحوه ارتباط مدرسه با والدین یک نکته مهم است که باید به آن توجه کنید. آیا مسئولین مدرسه در قبال پیشنهادات و مسائلی که خاتواده ها مطرح می کنند، پذیرش خوبی دارند؟ آیا می توانید به راحتی به مسئولین مدرسه اعتماد کنید و مسائل زندگی دانش آموز از قبیل بیماری ها یا جدایی والدین را با آنها در میان بگذارید؟ معلم فرزندتان تا چه حد در دسترس و پاسخگوی سوالات شما است؟ بهترین منبع برای آگاهی از این مسائل دانش آموزانی هستند که سال های قبل در این مدرسه ثبت نام کرده اند.
بعضی از معلمین در ساعت تدریس خود، به عنوان متکلم الوحده، نکات مهم را مطرح می کنند و از دانش آموزان نیز توقع دارند که در خانه، مطالب درسی را حفط کنند و در جلسات بعد، پاسخگو باشند. این شیوه از آموزش چیز زیادی به دانسته های فرزند شما اضافه نخواهد کرد. شیوه آموزشی مطلوب این است که فرزند شما به صورت فعال در آموزش دخالت داشته باشد.دانش آموزان به خصوص در سنین پایین تر، باید به صورت عملی آموزش ببینند. درنتیجه بهتر است مدارسی را انتخاب کنید که به کودک شما اجازه تجربه کردن، می دهند.
برخی از مدارس، محتواهای آموزشی بسیار سنگینی را در برنامه تحصیلی دانش آموزان قرار می دهند و معمولا به این خاطر مورد استقبال والدین نیز قرار می گیرند. به خاطر داشته باشید، آموزش باید حجم مشخص داشته باشد، مناسب نیازهای کودک باشد و در تمامی زمینه ها غیر از علم نیز، گسترش داشته باشد. تکالیف درسی زیاد یا آموزش های مختلف می تواند باعث دلزدگی دانش آموز از تحصیل، سردرگمی لا به لای تکالیف مختلف و مشکلات بسیار دیگری بشود.
مدارسی که به جای تشویق دانش آموزان به یادگیری، اهمیت دادن به پیشرفت های آنها یا توجه به استعدادهای هر دانش آموز، صرفا بر روی نمرات بهتر، تمرکز می کنند، نمی توانند رسالت آموزشی خود را به درستی انجام دهند. این مدارس باعث ایجاد احساس رقابت شدید یا حتی حسادت میان دنش آموزان می شوند و به طور ضمنی این نکته را در ذهن آنها ایجاد می کنند که صرفا در صورت گرفتن نمره کامل یا به اصطلاح (شاگرد زرنگ)، بودن ارزشمند هستند. بهتر است کودک خود را در مدارسی ثبت نام کنید که برای توانایی ها و پیشرفت های وی اهمیت بیشتری قائل باشند.
یک مدرسه موفق، علاوه بر آموزش مسائل درسی به دانش آموزان، مهارت های مختلف دیگری را نیز به آنها آموزش خواهد داد. به عبارتی یک مدرسه مناسب، صرفا به علم آموزی توجه نمی کند. آموزش مهارت های اجتماعی مثل دوست یابی، مهارت های زندگی مثل قدرت حل مسئله یا حتی آموزش یک حرفه به دانش آموز، از وظایف تربیتی مدرسه هستند که بعضا به آنها توجهی نمی شود.
یک مدرسه خوب از نظر دانش آموزان، بیشتر از یک محل تحصیل است. مدارس خوب اهمیت بالایی برای فعالیت های فوق برنامه در نظر می گیرند. زیرا در این فعالیت ها بستر مناسبی برای آموزش مهارت ها نیز ایجاد می شود . از طرف دیگر، برای دانش آموزان امکان لذت بردن را فراهم می کند. در نتیجه مدرسه در ذهن دانش آموز با فعالیت های لذت بخش تداعی می شود. مدرسه ای که قرار است کودکتان را در ان ثبت نام کنید، تا چه حد به بزرگداشت مناسبت های مختلف، اردوهای تفریحی و آموزشی، فعالیت های خیرخواهانه یا ایجاد دوستی با طبیعت اهمیت می دهد؟
یک مدرسه خوب برنامه ریزی مشخصی برای تشویق دانش آموزان یا برخورد با قانون شکنی ها دارد. این برنامه ها می بایست با توجه به اصول روانشناسی تهیه شده باشند. تنبیه دانش آموزان در مقابل چشم دیگران، تنبیه بدنی، ترساندن یا تهدید دانش آموزان یا سایر روش های این چنینی نمی توانند شیوه های مناسبی باشند. از طرفی تشویق ها نباید به شکلی باشد که به عزت نفس سایر دانش آموزان آسیب بزند.
مشاورین، با نیازهای روحی و توانایی های کودکان در دوره های سنی مختلف آشنا هستند. مشاور می تواند نکات مناسبی را راجع به آموزش و تربیت کودک، در اختیار والدین و کادر آموزشی قرار دهد. از طرفی می تواند به کودک شما در مشکلات احتمالی کمک کند.
بهترین حالت برای یک مدرسه این است که میان دروس آموزشی و یادگیری سایر مهارت های زندگی، تعادل برقرار کند. تکیه بیش از حد به آموزش مباحث علمی می تواند در دانش آموزان اضطراب یا دلزدگی از تحصیل را به همراه داشته باشد.
مدارس می بایست به مهارت های اجتماعی مثل راه های دوست یابی، مهارت نه گفتن، مهارت های زندگی مثل توانایی حل مسئله، توانایی اولویت بندی مسائل، مدریت بحران، توانایی های حرفه ای مثل اموزش حرف مختلف، توجه داشته باشند.
و حالا رسیدیم به موضوع اصلی اینکه یک مدرسه ی خوب چه ویژگی هایی دارد؟واقعیت را بگویم نظام اموزشی کشورمان ایران دچار مشکلاتی شده است.اینجا ما فقط درس میخوانیم و فلواقع بیشتر انها در زندگی ما هیچ نقشی ندار و شاید حضور کمرنگی داشته باشد.حیطه ی اموزشی ما بیشتر به صورت تئوریتیک است و عملی فرا گرفته نمیشود.زنگ تفریح های ما 15 دقیقه است و فشارهای درسی به گونه ای است که در زنگ های تفریح هم درس میخوانیم.هیچ اردویی نداریم.هیچ کلاس موسیقی نداریم.بر این مبنا که کشور ما اسلامی است و موسیقی حرام است.اما در هیچ کجای کتابهای اسمانی ننوشته است خداوند با شادی بندگانش خشمگین میشود.در هر حال ما به مدرسه که میرویم غمگین تر میشویم و بیشتر افسردگی ها به همین علت است.تمامی استرس مان نمره است و در واقع فقط ما حفظ میکنیم تمامی مطالب را و چیزی یادنمیگیریم.ما از مهدکودک تا زمانی که فارغ التحصیل میشویم مقدار زیادی هزینه صرف تحصیل مان میشود. تمامی دوران تحصیلی بسیار هزینه بردار است و با بودجه ی ماهیانه خانواده ها سازگار نیست و به همین دلیل متاسفانه بسیاری از دانش اموزان کشورمان به دلیل نداشتن توانایی مالی ترک تحصیل کرده اند. باورکنید این فقط حرف و خواسته ی من نیست... این خواسته ی میلیون ها دانش اموز دختر و پسر سرزمینم است.اما اینبار من دانش اموز به نمایندگی از همه ی دانش اموزان وطنم آمده ام تا این موضوع را به شما عزیزان ارجاع دهم...
برترین سیستمهای آموزشی مربوط به آسیا به خصوص شرق آسیا
پنج کشور در جهان وجود دارند که رتبه نخست را در زمینه آموزش ابتدایی، دارا هستند، و رتبهبندی این کشورها بر اساس ضریب همبستگی پیرسون در خصوص آموزش، مهارتهای شناختی و پیشرفت تحصیلی جهانی صورت گرفته است، که به نوبه خود، برتری کشورها را بر اساس چندین آزمون بین المللی تعیین کرد، از جمله:
– آزمون بین المللی پیشرفت سواد خواندن و نوشتن (پرلز)
– سنجش روند بین المللی آموزش ریاضیات و علوم (تیمز)
– برنامه بین المللی ارزیابی دانش آموزان (پیزا)
رتبهبندی ده کشور برتر بدین ترتیب است: کره جنوبی رتبه نخست، ژاپن در رتبه دوم، پس از آن سنگاپور در رتبه سوم، هنگکنگ در رتبه چهارم، اما فنلاند پس از آنکه در سال های گذشته در صدر قرار داشت، در مرتبه پنجم قرار گرفت، بریتانیا رتبه ششم را به خود اختصاص داد، و پس از آن کانادا در رتبه هفتم جای دارد، بعد از آن هلند در رتبه هشتم، ایرلند در رتبه نهم، و لهستان در رتبه دهم قرار دارد.
چهار کشور از شرق آسیا در صدر این ردهبندی قرار دارند و چهار رتبه نخست آن را به خود اختصاص دادهاند. و پژوهشگران بر این باورند که دلیل پیشرفت کشورهای شرق آسیا ناشی از هماهنگ بودن وضوح اهداف و نظام آموزشی میباشد و همچنین آزمونهایی که توانایی دانشآموزان در درک و کاربرد برنامه درسی را به روشنی میسنجند. عامل مهمتر دیگر، هوشمند سازی مدارس است، به عنوان مثال کشور سنگاپور در این زمینه به یک مدل موفق برای سایر کشورها تبدیل شده است. البته در این لیست کشورهای اروپایی به خصوص حوزه اسکاندیناوی هم حضور دارند که به طور سنتی اهل کار و تلاش هستند، ولی نسبت به نظر سنجی مشابه در سال 2012 افت داشتهاند، به طوری که فنلاند از بهترین نطام آموزشی به رتبه پنجم نزول کرده است.
کره جنوبی
وقتی ژاپنیها کره جنوبی را ترک کردند، میزان بیسوادی در این کشور 78 درصد بود، زیرا آموزش و پرورش محدود به ژاپنیها بود، و تنها عده اندکی از کرهایها مجاز به تحصیل بودند و معلمان کرهای در مدارس کره جنوبی حضور نداشتند. و پس از خروج ژاپن، کره جنوبی طی چند دهه کوشید تا یک نظام آموزشی نوین و مدرن را بنیان نهد که اکنون به عنوان قدرتمندترین نظام آموزشی جهان از آن یاد میشود. سختگیری و قاطعیت ویژگی بارز نظام آموزشی کره جنوبی است. و میزان ساعاتی که دانش آموزان کرهای برای یک سال تحصیلی در مدارس سپری می کنند 1020 ساعت میباشد که میانگین آن 14 ساعت در روز و برای پنج روز در هفته است، که این بالاترین نسبت در جهان است. همچنین دانش آموزان کرهای نسبت به همسالان خود در سایر کشورها، 22 دقیقه کمتر میخوابند. نظام آموزشی کره جنوبی در قالب 6.3.3 عمل میکند. بیشترین مواردی که نظام آموزشی کره بر آنها تمرکز دارد عبارتند از: ریاضیات، علوم، و زبان انگلیسی. بودجه آموزشی این کشور 11 میلیارد و 300 میلیون دلار است.نرخ سواد برابر با 97.9 درصد است. در کره آموزش زبانهای خارجی به عهده معلمانی از همان کشور یا به عبارتی Native است، به همین دلیل مردم کره زبان انگلیسی را از فرانسویها بهتر صحبت میکنند و عمدتا در آزمون تافل نمرات بالایی را بدست میآورند. همچنین در کره هم کنکور وجود دارد! میزان تولید ناخالص داخلی برای هر فرد حدود 34795 دلار است. به دست آوردن رتبه اول به خاطر فشار بسیار روی دانش آموزان است که متاسفانه به آن توجهی نشده، در این کشور پس از مدارس معمولی دانش آموزان با اصرار والدین به مدارس شبانه هم میروند. و با وجود اینکه آموزش و پرورش در کره جنوبی رایگان است، اما والدین، 25 درصد از کل درآمد خود را برای تدریس خصوصی فرزندان خود هزینه میکنند. و به تبع آن هم، دانش آموزانی که انتظارات والدین خود را برآورده نسازند، به شدت تنبیه میشوند، و عدم دستیابی دانشآموز به یک رشته دانشگاهی، در حکم خیانت به خانواده تلقی میشود. لذا فشار سنگین و احساس نومیدی به دانشآموزان کرهای دست میدهد، و منجر به خودکشی میشود.
ژاپن
ژاپنیها در سال 1868، علیه حکومت خود قیام کردند، زیرا آن را در آن برهه زمانی فاسد میدانستند. سپس دولت جدید پس از آن به اعزام هیئتهایی به چند کشور، از جمله: انگلیس، آلمان، فرانسه و امریکا پرداخت تا از ایدههای آموزشی آنها مطلع شوند. و بدین ترتیب یک نظام آموزشی ژاپنی بر اساس ادغام ایدههای این کشورها با فرهنگ ژاپن ایجاد شد. و ژاپن توانست تا آغاز جنگ جهانی دوم، از ثمره این نظام آموزشی بهره ببرد. پس از جنگ، ژاپن اصلاحات آموزشی متعددی را آغاز کرد که توسعه اقتصادی و تکنولوژیکی ژاپن را تقویت کرد و ارتقا داد. نظام آموزشی ژاپن از سیستم 6.3.3 پیروی میکند و بر روشی آموزشی متمرکز است که به کار تیمی و حل مسئله متکی است و نه آموزش مستقیم، و دانش آموزان برنامههای درسی مربوط به ریاضیات، علوم، و اخلاق را با درجهای موازی برنامههای درسی اخلاق و علوم دانشگاهی فرامیگیرند؛ که تاثیر مثبتی بر رفتار افراد جامعه داشته است. و وجهه مدرسه به عملکرد آکادمیک و نوع تعامل آن بستگی دارد، به عنوان مثال، اگر دانشآموزی قانون را نقض کند، معلم راهنما و کادر آموزشی مدرسه موظفند که رسما از مقامات عذرخواهی کنند.
برخی تحلیلگران آمریکایی معتقدند که پیاده کردن نظام آموزشی ژاپن در آمریکا، نسلی قوی را زیر نظر یک موسسه آموزشی قوی به وجود خواهد آورد، و از مشکلاتی که مدارس آمریکا از آنها رنج میبرند، جلوگیری میکند.
رقابت بین ژاپن و کره همیشه تنگاتنگ بوده اما در ژاپن به دانش آموزان وقت استراحت بیشتری داده میشود. آموزش با تجربه و فناوری ادغام شده و باعث ایجاد تفکری خلاق در بین آنان میشود. در این کشور مادران عمده مسئولیت درس فرزندان را بر عهده دارند، اگر کودک به هر دلیلی به مدرسه نرفت، مادر به جای او میتواند در کلاس درس حاضر شود و عملکرد کودک باعث افتخار یا خجالت مادر است. وجود تعامل بین معلم و دانش آموزان بسیار مهم است. آموزش برای همه در یک سطح است و بهره هوشی عامل برتری کسی بر دیگری نیست. تولید ناخالص داخلی برابر 5.96 تریلیون دلار است.
سنگاپور
سنگاپور، داستان موفقیت فوق العادهای بهشمار میرود، بطوریکه توانست در کمتر از 50 سال، از جزیرهای فقیر و فاقد درآمد و با آمار بالای بیسوادی، تبدیل به کشوری بشود که در ردیف کشورهای توسعه یافته و پیشرفته قرار بگیرد. سنگاپور در دوران استعمار و پس از آن هم از وضعیت ستیز و اختلاف بین اقلیتهای قومی و دیگر اقشار جامعه رنج می برد. و پس از استقلال و جدایی از مالزی در سال 1965، نخست وزیر سنگاپور (لی کوان یو) متوجه شد که آموزش و پرورش تنها راهی است که از طریق آن میتوان بر مشکلات جامعه سنگاپور غلبه کرد. و عملا به ایجاد یک نظام آموزشی شایستهسالار پرداخت و این نظام هم مدل مورد نیاز محقق شدن سیاستهای اقتصادی مالزی را تشکیل داد که امروزه به آن دست یافت. ویژگی بارز سیستم آموزشی سنگاپور، وجود معلمان، مدیران با کفایت و مجرب و رهبران توانمند با توانایی ایجاد چشماندازهای بلندمدت متمایز میشود.
سنگاپور دارای نظامی آموزشی است که از سیستم 6.2.2 پیروی میکند و برنامههای درسیاش بهخوبی تدوین شدهاند و معیارهای آن با روشهای نوین یادگیری، و روشهای سنجش و ارزیابی همسویی دارند. تمرکز ویژه بر آموزش پایه و هوشمندسازی سیستم آموزشی دلیلی است که این کشور را در رتبه سوم جای میدهد. تولید ناخالص داخلی این کشور به ازای هر فرد برابر 64584 دلار است.
سیستم حکومتی سنگاپور دستخوش بسیاری از جنبشهای اصلاحی شد، که بارزترین آنها در سال 1997 و زمانی بود که که دولت دست به یک اقدام اصلاحطلبانه زد که با عنوان (مدل متمرکز بر توانایی سنگاپور) شناخته شد، که هدف آن تاسیس مدارس جدیدی بود که (مدارس تفکر) نام داشت.
این مدل بر چهار محور متمرکز شده است، که عبارتند از: استفاده از معلمان مجرب، مستقل بودن مدارس، لغو سیستم بازرسی، تقسیمبندی مدارس به چهار گروه. سنگاپور در سال 2006، چهارمین اقدام اصلاحطلبانه را تحت نظام جدیدی با عنوان «آموزش کمتر، یادگیری بیشتر» عملی ساخت. و به لطف این دو سیستم آموزشی، سنگاپور توانست در آزمونهای بین المللی به موفقیتی چشمگیر برسد و رتبهای در سطح بالا در میان کشورها به خود اختصاص دهد.
هنگکنگ
هنگ کنگ تا سال 1997 مستعمرهای انگلیسی بود و یک نظام آموزشی بریتانیایی داشت، پیشرفت در یادگیری و رسیدن به مدارج تحصیلی بالا، به دست آوردن شغل مناسب را تضمین میکند. بنا بر تجاری بودن این منطقه، سه زبان انگلیسی، چینی و ژاپنی به دانش آموزان تدریس میشود. نرخ سواد در این کشور 94.6 درصد است و بودجه آموزشی مختص به هر فرد 39420 دلار است. میزان تولید ناخالص داخلی برابر 404.892 میلیارد دلار است.
پس از خروج استعمارگران در سال 2000، مقامات، اقدام به تغییر نظام آموزشی و تبدیل شدن به یک نظام آموزشی جدید کردند که از سیستم 6.3.3 پیروی میکند، و مقامات متوجه شدند که آموزش و پرورش، دروازهای برای آینده است، لذا بهجای روشهای تلقین و حفظ مطالب درسی، بر یادگیری تمرکز کردند. مقامات توجه ویژهای نسبت به قشر معلمین معطوف داشتندکه این امر آنان را تشویق کرد تا تمام تلاش خود را برای امر تعلیم و تربیت بهکار ببرند و در نتیجه باعث شد که آوازه معلمان بالا برود بهپای شهرت سوپراستارها برسد تا جاییکه میبینی عکسهای معلمان را به نشانه تقدیر از آنها در خیابانها نصب کردهاند.
فنلاند
فنلاند در طول دههها به دلیل منابع محدود، بحرانهای زیادی را متحمل شد، لذا دولت فنلاند از دهه هفتاد برای اصلاح اقتصاد کشور وارد عمل شد، اما بحرانهای اقتصادی در دهه نود قرن گذشته میلادی و بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، شدت گرفت، و میانگین بیکاری به 20 درصد افزایش یافت که بالاترین نرخ بیکاری در کشور است، کشوری پیشتاز که این روزها جای خود را به آسیاییها داده، به عقیده بسیاری هنوز بهترین سیستم در دنیا را دارد. کوتاهترین ساعت آموزش متعلق به این کشور است، با این وجود بیشترین بازدهی را هم دارد. در این کشور هیچ امتحانی وجود ندارد و صرفا در پایان دبیرستان یک آزمون جامع برگزار میشود. معلمان در دوره ابتدایی تا سال ششم ثابت هستند و آموزش با تفریح و تجربه و اکتشاف همراه است. آموزش برای همه رایگان است و بودجه آموزشی حدود 11.1 میلیارد دلار است، زیرا این کشور آموزش و پرورش را نه هزینه، بلکه سرمایه گذاری بلند مدت میداند. بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورهای حوزه خلیج فارس، فنلاند را به عنوان الگو انتخاب کردهاند و فنلاندیها هم معتقدند برای داشتن جهانی بهتر باید تجربیات خود را در اختیار دیگران بگذارند. جایگاه معلم در بالاترین سطح، یعنی هم شان با پزشک و وکیل است. تولید ناخالص داخلی برای هر نفر 36395 دلار است.
دولت فنلاند متوجه شد که اصلیترین عامل رشد اقتصادی، آموزش و پرورش میباشد، در نتیجه، دولت استراتژیهایی را بهکار بست که از 40 سال پیش، کمک قابل توجهی به پیشرفت آموزش و پرورش کرده است، از جمله: آموزش و توانمندسازی معلمان در دانشگاههای فنلاند، شرط داشتن مدرک کارشناسی ارشد، اعطای استقلال کاری به معلمان، از جمله حق انتخاب برنامه درسی با مشارکت دانش آموزان، تدوین برنامه جامع ملی برای اصلاحات، انجام اقدامات متعددی در خصوص ساختار مدارس و تبدیل آنها به برنامههای آموزشی بهمنظور ایجاد انگیزه در دانش آموزان جهت استفاده از مهارت های تفکر، حل مشکلات و کار گروهی. اکثر مردم فنلاند در سال 2000 و هنگامی که متوجه شدند فرزندانشان به رتبههای برتری در آزمونهای بین المللی دست یافتهاند، شوکه شدند و گفتند که این امر “اتفاقی بوده است”، اما در سال های بعد یقین حاصل کردند که این پیشرفت، بازتاب توسعه آموزش در فنلاند بوده است، و به لطف پیشرفت آموزش و پرورش، اقتصاد هم به تبع آن پیشرفت چشمگیری داشته و فنلاند به یک کشور اقتصاد رقابتی جهانی تبدیل شد.
پس از اطلاع از تجربیات پنج کشور اول در آموزش و پرورش، این کشورها از مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فراوانی رنج میبردند، اما از طریق ایجاد سیستمهای آموزشی قوی که به رشد اقتصادی و اجتماعی این کشورها کمک کرد، توانستند دوباره روی پای خود بایستند، و این امر باعث شد تا در ردیف کشورهای پیشرفته قرار بگیرند.
ب- دیگر سیستمهای برتر آموزشی
بریتانیا
با وجود فساد در سیستم آموزشی بریتانیا، دولتمردان سعی دارند تا با ساماندهی آن جایگاه خود را حفظ کنند. آموزش در هر 4 منطقه انگلیس، اسکاتلند، ولز و ایرلند به صورت جداگانه اما تحت نظر حکومت مرکزی اداره میشود. در کل سیستم اسکاتلند از سایر مناطق بهتر است. تولید ناخالص داخلی به ازای هر فرد 38711 دلار است.
کانادا
فارغ التحصیلان دانشگاهی این کشور، بیشترین در میان کشورهاست. تحصیل تا 18 سالگی اجباری است. اولویت بر سرمایه گذاری در آموزش ابتدایی است و نرخ سواد هم 99 درصد است. یادگیری زبانهای انگلیسی و فرانسوی اجباری است. تولید ناخالص داخلی برای هر فرد 44656 دلار کاناداست.
هلند
به دلیل توجه کمتر به مدیریت آموزشی، هلند در رتبه 8 قرار گرفته است. تولید ناخالص داخلی 42586 دلار برای هر فرد است.
جمهوری ایرلند
آموزش در همه سطوح، از ابتدایی تا دانشگاه کاملا رایگان است. تنها ورودیهای کشورهای حوزه یورو باید شهریه پرداخت کنند. میزان سواد مردم این کشور 99 درصد است. دولت این کشور سالانه حدود 8.759 میلیارد یورو صرف آموزش میکند.
لهستان
هدایت تجارت این کشور با نظارت وزارت آموزش و پرورش است. توجه عالی به آموزش ابتدایی و متوسطه باعث شد تا این کشور نسبت به سال 2012، چهار رتبه صعود کند. تولید ناخالص به ازای هر نفر 21118 دلار است.
سایر کشورهای این لیست شامل:
دانمارک
آلمان
در المان دبیرستان به 4 دوره تقسیم میشود. مدرسهای برای پزشکی و کارهای تجاری، مدرسه عالی هنر، کارهای فنی و دانشگاه فعالیتهای آموزشی.
روسیه
نرخ سواد در روسیه 100 درصد است و 54 درصد کارگران آن تحصیلات دانشگاهی دارند که در سطح جهان اول است.
آمریکا
در آمریکا 85 درصد دانش آموزان موفق به اخذ دیپلم دبیرستان میشوند اما تنها 30 درصد آنها وارد دانشگاه میشوند.
استرالیا
نیوزلند
رژیم سهیونیستی
در اسرائیل نرخ سواد 100 درصد است و از نظر سواد دانشگاهی مردم، رتبه دوم را دارد.
بلژیک
جمهوری چک
سوییس
در تمامی این کشورها، کلاس دانشآموز محور است و معلم نقش راهنما و همراه دانش آموز در امر یادگیری را دارد. به عبارت دیگر، امر آموزش دو طرفه است و معلم هم به همراه دانش آموزان مطلب جدید یاد میگیرد. کشورهای در حال توسعه مانند برزیل، مکزیک، مالزی، اندونزی و… در میانه این لیست و در ریف حدود 40 به بعد قرار میگیرند.
گاهی اوقات برایمان سوال پیش می اید ما این همه سال عمر خود را پای مدرسه و درس میگذاریم،خب چه فایده مگر اخر سر چه میشود؟ من جوابی برایتان دارم شاید تا حدودی قانع شوید
دلیل اصلی حضور در مدرسه کسب مهارت و آموزش لازم برای زندگی مستقل و موفقیت آمیز است. مدرسه همچنین مهارتهای اجتماعی را به ما می آموزد که در زندگی و مشاغل آینده نیاز خواهیم داشت.
هنگام شروع کار، به احتمال زیاد با همکاران ارتباط خواهیم داشت. آموزش عمومی به ما می آموزد که چگونه به طور مؤثر با دیگران همکاری کنیم. مدرسه همچنین برنامه آموزشی به ما می آموزد که ممکن است در مشاغل آینده خود مانند ریاضیات ، هنرهای زبانی، علوم و زبان های خارجی استفاده کنیم. هنگامی که نیاز به برقراری ارتباط با همکاران، ارباب رجوع یا مشتریانی دارید که انگلیسی یا زبانی متفاوت صحبت می کنند ، به احتمال زیاد هنرهای زبانی و زبان خارجی در مشاغل شما مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
روسیه اطلاعات حیرت انگیزی در مورد آموزششان دارد. اول از همه ، مدارس روسیه برخی از بهترین های جهان هستند. طبق آمار indexmundi.com نرخ سواد روسیه 99.7? است. در روسیه ، براساس justlanded.com ، طبق قانون کودکان بین 6 تا 15 سال نیز لازم است آموزش ببینند.
دوره ابتدایی برای دانش آموزان 6-10 ساله است که پس از آن مدرسه متوسطه برای دانش آموزان 10 تا 15 ساله دنبال می شود. اگر یک فارغ التحصیل از دبیرستان مایل به ادامه تحصیلات عالی باشد، باید دو سال دیگر در دبیرستان بگذراند.
دانش آموزان در روسیه باید ملزم به شرکت در مدرسه شوند زیرا از این طریق افراد بیشتری می توانند در آینده شغل بهتری کسب کنند که منجر به اقتصاد بهتر می شود. ما اعتقاد داریم دانش آموزانی که خانواده هایشان مشکل مالی دارند باید از دولت کمک مالی دریافت کنند.
با این حال، برخی مردم بر این باورند که برخی دانش آموزان باید بتوانند برای کمک مالی به خانواده های خود، مقدار مشخصی از مدرسه را از دست بدهند. اگرچه این امر کمی به خانواده کمک می کند، اما دانش آموزان در درس هایشان عقب می افتند و در آینده تحصیلات و شغل خوبی نخواهند داشت.
در مقابل، کمک های مالی دولت باید به خانواده های بی بضاعت کمک کند و تحصیل بهتر و شغل آینده دانش آموزشان را تضمین کند و این امر در دراز مدت بیشتر به خانواده کمک خواهد کرد.
برخی از کشورها سیستم آموزشی خوب یا بزرگی ندارند. همچنین، برخی کشورها فقط به یک جنسیت خاص آموزش می دهند. بدون توجه به پیشینه یا جنسیت ، همه سزاوار دریافت آموزش هستند. دانش آموزان از همه کشورها باید همه این فرصت را داشته باشند که بتوانند آموزش خوبی کسب کنند و آینده ای موفق داشته باشند. ما بر این باوریم که دانش آموزان در همه جا باید برای تمام سطح تحصیلات مورد نیاز برای به دست آوردن شغل مورد نظر خود به مدرسه بروند.